در دل محله ایثار ، خانهای شبیه یک حسینیه کوچک هست که دیوارهایش مزین به پرچمها و کتیبههای مذهبی است. هرکار خیری که قرار باشد خانمهای همسایه انجام دهند، از همین خانه شروع میشود.
محله ایثار که به بازارهای مانتوفروشیاش معروف است، در گذشتههای دور نیز بازارچهای بهنام «شادکن» داشته که در وقفنامهها، از مغازههای تنباکوفروشی، خبازی، کفشدوزی و دلالی آن نام برده شده است. قلعه شادکن تا حدود نیمه قرن چهارده خورشیدی در کوچه ششم بیستمتری کوی طلاب با هفتهشت خانوار برجا بود.

راهاندازی خیریه امام جواد (ع) به دهه ۶۰ بر میگردد. این خیریه در ۲۳ نقطه از مشهد به نیازمندان افغانستانی خدمات ارائه میدهد. محمدقاسم هاشمی میگوید: نیازمندان افغانستانی مشهد را شناسایی کردیم.
حامد شجاعی معروف به «ابوکوثر» ۲۸ سال دارد و در افغانستان به دنیا آمده است. پایش براثر ترکش خمپاره مجروح شده است و پدرش در دفاع از حرم حضرت زینب (س) شهید شده است.
در کوچه مجلسی شرقی۲۶ با ۲۱۰متر طول، چهاردهکوچه یکمتری طویل وجود دارد که میراث معماری قدیم این محدوده است. در انتهای هر کدام از این کوچهباریکههای طویل، درِ یک خانه به چشم میخورد.
حاجمحمدرضا نصراللهی تعریف میکند: حاجاصغر بستنی دقت، یک دوچرخه داشت؛ از آن دوچرخههای دومیل توپر. فصل توت که میشد، میرفت توت میتکاند و میریخت توی طبق.
علیاصغر غفوریمقدم بستنیفروشی سیار را توی بشکههای چوبی شروع کرد و به مغازه بزرگی در خیابان شاهآباد یا همان علیمردانی فعلی در محله ایثار رسید که همیشه خدا صف مشتریهایش تا وسط بیستمتری میرسید.
شهیدسیفالله درحالی به دنیا آمد که مادرش روزه بود، همین مسئله در زمان شهادتش هم اتفاق افتاد، در ماه رمضان سال ۶۴ با دهان روزه به شهادت رسید.